سرویس سیاست مشرق - پس از عدم حضور تقریبا دو ماهه سران قوا در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام شایعاتی درباره این موضوع بوجود آمد. در فضای مجازی تحلیلهایی وجود داشت که این مسئله را به حضور «محمود احمدینژاد» در جلسات مجمع نسبت میدادند و برخی شایعات حاکی از نوشتن نامه خطاب به رهبری برای عزل وی بوده است.
تا جایی این شایعه قوت گرفت که «عزتالله ضرغامی»، رئیس اسبق رسانه ملی درباره آن نوشت:
«شایعات روزهای اخیر در مورد عدم شرکت سران قوا در جلسه مجمع، به دلیل اعتراض به حضور آقای احمدینژاد با هیچ معیاری قابل پذیرش نیست. شایسته است که آقایان با حضور خود در جلسه بعدی و یا تکذیب این شایعات، حرمت حکم و توقع رهبری معظم از آنان را نگه دارند.»
بیشتر بخوانید:
غیبت ادامهدار حسن روحانی در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام+تصاویر
«حسن روحانی» همچنان در جلسات مجمع تشخیص مصلحت غایب است+ تصاویر
مسئول همیشه غایب مجمع تشخیص/ چرا رئیسجمهور برای مصلحت مردم ارزشی قائل نیست؟
این در شرایطی است که «حسن روحانی» رئیس قوه مجریه از زمان «هاشمی رفسنجانی» در جلسات شرکت نمی کرد و این موضوع مورد انتقاد شخص هاشمی رفسنجانی قرار گرفته بود. این روند غیبتهای طولانی مدت در زمان ریاست «آیت الله هاشمی شاهرودی» هم تداوم پیدا کرد تا جایی که رئیس جمهور عضو همیشه غایب جلسات مجمع تشخیص بوده است. برخی از رسانهها در این خصوص نقدهای شدیدی انجام دادند و بیان شد که برخی از مسئولان حتی تحمل ندارند یک جا نفر دوم باشند!
اما با وجود این نقدها که «چرا رئیس جمهور در جلسات مجمع شرکت نمی کنند؟»، شاهد سکوت دولتمردان بودیم تا اینکه «حسام الدین آشنا» طی یادداشتی کوتاه در کانال تلگرامی خود به نوعی برخی از این ادعاهای رسانهای را تایید کرد.
در همین رابطه، مشاور رئیس جمهور با بیان تاریخچه تشکیل مجمع و اینکه ریاست مجمع در دست رئیس جمهور وقت بوده و با توجه به شخصیت هاشمی رفسنجانی پس از دوران ریاست جمهوری وی این روال تغییر کرده است، نوشت:
«آقای اکبر هاشمی رفسنجانی در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی نقشی استثنایی داشته است از جمله آن که برخی عناوین و جایگاه ها برای ایشان، به نام ایشان یا به احترام ایشان ایجاد شد، تثبیت شد یا تغییر کرد و بعد از درگذشت ایشان گاه دچار نابسامانی شد.از جمله جایگاه هایی که به احترام ایشان دچار تغییر شد ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و مرکز تحقیقات استراتژیک است. پس از سالها کشمکش میان مجلس و شورای نگهبان بالاخره در 17 بهمن سال 1366 بنا به تقاضای رؤسای سه قوه، نخست وزیر و سید احمد آقا، امام خمینی(ره) در پاسخ به ایشان اعضا و اختیارات مجمع را مشخص کردند. در این پاسخ اشاره ای به نصب رئیس برای مجمع نشده است و به طور طبیعی مسئولیت این منصب از همان ابتدا بر عهده شخصیت حقوقی ریاست جمهوری قرار گرفت.»
آشنا با بیان اینکه جایگاه ریاست مجمع تشخیص مصحلت نظام باید به رئیس جمهور تعلق گیرد ادامه داد:
«جایگاه ریاست روسای جمهور قاعدتا بنابه نص قانون اساسی خود را شخص دوم کشور میداند و انتظار دارند مانند دو دوره اولیه مسئولیت مجمع برعهده ریاستجمهور بماند تا محوریت قوه مجریه در سیاستهای اجرایی تثبیت شود و از برآمدن یک شبه قوه جلوگیری شود. آنها وقتی با عنوان حقوقی خود در مجمعی قانونی شرکت میکنند نمیتوانند ریاست فرد دیگری را بر آن بپذیرند؛ به خصوص آنکه مجمع تصویب سیاستهای کلان را در دستور قرار داد و خود را هم ناظر بر اجرای آن میدانست. این تعارض در طول ۲۰ سال ریاست آقای هاشمی بر مجمع همچنان لاینحل باقی ماند و اگرچه روسای جمهور بنابر تکلیف یا با ملاحظه احترام ایشان گاه در جلسات مجمع شرکت میکردند، اما در عمل دولتها اغلب سیاستهای مصوب مجمع را نه چندان راهگشا تلقی میکردند و نه چندان به آن سیاستها ملتزم بودهاند. اگرچه شخصیت حقیقی آقای هاشمی معمولا این تعارض و ضعف را میپوشاند، ولی احساس صوری بودن و جدی گرفته نشدن مصوبات مجمع از گلایههای همیشگی ایشان از دولتها بود.»
با این شرایط اینکه چرا رئیس جمهور در این مدت حتی در دوران ریاست مرحوم هاشمی بر مجمع در جلسات شرکت نمی کرد تا حدودی در یادداشت آشنا مشخص میشود.
آشنا درحالی از عدم اعطای ریاست مجمع تشخیص به رئیس جمهور انتقاد می کند که در این رابطه ریاست نهادی دیگر از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی در اختیار رئیس قوه مجریه است اما در این رابطه دیده میشود که گاهی روحانی به جلسات این شورا نمی رسد و رویه غالب این شده که بدون ریاست رئیس جمهور بر این شورا، این جلسات تشکیل نشود.
در همین راستا چندی پیش، عزت الله ضرغامی یکی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در توئیتر خود نوشت:
«بعد از یک ماه ، جلسه شورایعالی انقلاب فرهنگی به دلیل سفر آقای رئیس جمهور بازهم لغو شد! نمی دانم چرا آقای روحانی ، علیرغم صراحت آئین نامه داخلی و رویههای گذشته از تشکیل جلسات شورا توسط نائب رئیس جلوگیری می کند؟»
از سوی دیگر آشنا از عدم ثبات در تصمیم گیری در مجمع انتقاد کرده است، درحالی که دولتها بنا به انتخابات و رأی مردم جابجا میشوند و واضح است که برنامهها و سیاستهای کلان نظام بایستی در جایی مصوب شود که تغییرات زیادی نداشته باشد و با عوض شدن خطوط سیاسی، این برنامهها دچار مشکل نشود. اینکه رئیس جمهور ریاست این نهاد را بر عهده بگیرد و با تغییر دولتها این موضوع تغییر کند به طور عمده بیثباتی سیاسی را وسعت می بخشد و آسیب فراوانی برای تصمیمات کلان کشور به وجود میآورد. این درحالی است که مجمع نسبت به عدم تحقق برنامههای کلان به دولتها تذکر میدهد و انتقال ریاست این مجمع به رئیس جمهور بیشتر سبب بیثباتی سیاسی در تصمیمات کلان کشور میشود.